Skip to content
Get your book published ➩
Get your book published ➩

Country

نگاه مختصری به سرگذشت ساکاها

نگاه مختصری به سرگذشت ساکاها


نگاه مختصری به سرگذشت ساکاها

جناح غربی رودخانه دنیپر برفراز تپه، قبه های طلایی کلیسای ارتدکس جلایش خیره کننده ی دارد. نخستین بار آئین مسیحی توسط ولادیمیر (978-1015م ) و یاروسلاو (1019-1054م) در این سرزمین  تبلیغ و بحیث دین رسمی دولت پذیرفته شد. اولین کلیسا در سال 1032 میلادی بالای تپه بوجود آمد. هرگاه قرار باشد که این تاریخ را خوبتر بخاطر داشته باشیم، باید گفت که بنیاد کلیسای عیسوی در کیف دو سال بعد از مرگ ابولقاسم فردوسی گذاشته شده است و همزمان دولت قدیم کیف روس عرض وجود کرد و روابط دیپلوماتیک خود را با بیزنتین برقرارنمود.

البته هدف من در اینجا توضیح در مورد کلیسا یا سوابق آن نیست، گرچه تاریخچه و نقش ان در جوامع امروزی روسیه و اکرائین خیلی ها برجسته است. برخلاف  میخواهم مروری به موزیم ملی آثار پربهای باستانی داشته باشم  که در محوط  این کلیسا قرار دارد. در فرصت کوتاهی که دست داد تنها از سه اتاق نمایشگاه  موزیم ملی آثار گرانبهای باستانی اکرائین دیدن نمودم.

موزیم ملی اثار گرانبهای تاریخی اکراین یکی از غنی ترین موزیم های حوزه کشورهای شوروی سابق میباشد ومجموعه آثار باستانی طلائی  را در خود گنجانیده است. این موزیم بتاریخ چهارم جنوری سال 1969 بروی علاقمندان کشوده شد و در یک تعمیر قرن هجدهم کلیسای پیچرسکی جابجا شده است.  در حدود 56 هزار اثر را در ده تالار بزرگ موزیم به نمایش گذاشته شده. پربهاترین اثاریکه در این موزیم در معرض  نمایش قرار دارد مربوط به گورستان( تولستایا موگیله و گایمانووا موگیله) میباشد که در سال 1971 در نزدیکی شهرک ارجانی کیدز کشف گردید. در زبان اکراینی کورگان  اصالت زبان فارسی دارد و از کلمه گورگان یا گورستان سرچشمه گرفته است. زیرا ساکاها ریشه تباری ایرانی داشتند و زبانشان هم قرابت نزدیک  بزبان فارسی داشت. از اینرو اثرات کلمات فارسی بالای زبان اکرائینی یک بحث جداگانه است اگر فرصت توفیق داد تماس مختصری در این موضوع خواهم گرفت

اندری سترلکوف پروفیسور باستان شناس روسیه که تحقیقات ارزنده ی پیرامون ساکاها نموده، معتقد است که نژاد سلاوه از بازمانده گان مستقیم ساکاها میباشد..

آثار طلایی که در موزیم مذکور بچشم میخورد، ارتباط غیرمستقیم به آثار باستانی طلا تپه شبرغان دارد، اما با فاصله زمانی تقریبا هفت قرن!  آثار موزیم طلاتپه از پنج گور مربوط به شاهدخت خانواده حاکم قرون دوم و سوم میلادی کشف شده است. آثارطلایی که درموزیم ملی اثار باستانی کیف به نمایش گذاشته شده نیز مربوط به گورستان های خانواده شاهی ساکا ها قرون چهارم و پنج قبل از میلاد میباشد. مانند اثار طلاتپه در اینجا نیز گردن بند، دست بند، طوق طلایی، کمربند های مطلا مزین با زیوارت و ده ها پارچه تزینی اسپ  های سوارکاران ساکاها به ملاحظه میرسد.

آثار طلایی گرانبهای باستانی موزیم ملی اکرائین بیشتر تحت تاثیر فرهنگ یونانیها قرار داشته ،  اما اثارمکشوفه طلاتپه شبرغان بنابر داشتن موقعیت جغرفیای در مسیر شاهراه ابریشم، نه تنها از فرهنگ یونان باختری بلکه از هنز نقاشی چین و هند نیز مایه گرفته است.

ساکا ها کیستند؟

ساکا ها از جمله اقوام آریایی ایران تبار بودند که هزار سال قبل از میلاد در حوزه گسترده آسیای مرکزی و اروپای شرقی حضور یافتند و از خود در سرنوشت مردمان حوزه نقشی بجاگذاشتند. یونانی ها نگاه منفی نسبت به ساکاها داشتند و آنها را مردمان (بربر) یاد میکردند. یونانی های باستان سرزمین آنها را بنام   سکوتای یاد میکردند  که  قلمروهای شمال شرق اروپا و شمال بحیره سیاه را در بر میگرفت. ساکا ها مردمان بادیه نشین و سوارکاران ماهری بودند و روند مسکن گزینی انها از قرن یازدهم قبل از میلاد شروع شد و تا قرن دوم قبل از میلاد ادامه یافت. البته درتمام قبایل ساکاها یکسان نبود. اقوامی که در جنوب زندگی داشتند به بازرگانی رو آوردند و انهای که در مناطق مرکزی زندگی میکردند پیشه مالداری داشتند و بخش دیگر ساکاها بادیه نشین و متحرک بودند.  نخستین دولت ساکاها  در قرن هشتم قبل از میلاد ظهور کرد که دولت ضعیفی بود و معلومات مزید در باره  زمام داران آن در دست نیست. هردوت نخستین مورخ غربی میباشد که  در باره ساکا ها اطلاعات مفیدی  از خود به یادگار مانده است. او خودش به سرزمین ساکاها سفر کرده  و با آنها از نزدیک شناخت پیدا نمود. او می نویسد که ساکا ها خود را سوکوتی تلفظ میکنند. چونکه در مجاورت یوانان قرارداشتند از تجارت با آن کشوریونان بهره مند شدند. بیشتر از همه اسرای جنگی را بحیث برده به یونانی ها میفروختند. همین مناسبات بازرگانی موجب شگوفای و ثروت مند شدن ساکاها  گردید. مورخین باستان شناس حوزه زندگانی ساکاها را طور ذیل معرفی میکنند:

حوزه دریای بحیره کسپین و قلمروهای جنوب روسیه و اکرائین

آسیای مرکزی و قزاقستان که بنام ساکا تگراخوندا یاد میشود

شرق پولند و غرب روسیه و اکرائین

سیستان، جنوب افغانستان و شرق ایران و جنوب پاکستان

شمال افغانستان، تاجکستان و ازبکستان که بنام پاراما کانبوجن یاد میگردد

شمال قفقاز که الانیا یاد میشد

بخش سفلای رودخان دنیوب، غرب بحیره سیاه، رومانیا و بلغاریا

ساکا ها دو بار به تاسیس دولت مستقل خود در تاریخ موفق شدند. طوریکه گفته شد بار نخست در قرن هشتم قبل از میلاد بود و بنیان گذار آن شخصی بنام کولوکسای یاد میشد. اورا مرد افسانوی می پندارند. و هرودوت از پنج نسل شاهان دوراول ساکای یاد میکند:

Anacharsis, Saulius, Idanthyrsus, Gnurus , Lycus

بالاخره آخرین پادشاه دوره اول ساکاها در نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد توسط چینایها رانده شد و ساکاها مجبور گشتند که قلمروهای شمال بحیره سیاه را دوباره تصرف کنند.

دور دوم،  ساکاها درقلمروهای  شمال بحیره سیاه زمامداری خود را ایجاد نمودند و دولت آنها در اواخر قرن پنجم و قرن چهارم قبل از میلاد به شکوه و عظمت خود رسیده بود. از تجارت با یونان سود فراوان بردند و راه های تجارتی را در تحت کنترول خود گرفتند. یکی از تجارت مهم آنها برده فروشی بود که در جنگ ها اسیر گرفته میشد. گرچه در آغاز بنابر زندگی بادیه نشینی توجه چندانی به راه های بری و بحری بازرگانی نداشتند.

مردمان ساکا امواج دائمی یکجانشینی کشاورزی دره سند، بلخ، پارت، سغد و سرزمین های مجاور انها با جوامع شبان مهاجر از منطقه تپه های اروپا و آسیا برخورد و باهم امتزاج بخشیدند. اینها به یکی از شاخه های دور زبان فارسی صحبت میکردند و تمدنهای یکجانشینی و کوچروی آسیای مرکزی را شکل دادند.

سترابو یونان باستان گزارش میدهد که خوراسمیایی ها، سغدی ها، ساکاها با سایر مردم و قبایل آسیای مرکزی دارای مشترکات قومی و فرهنگی بسیار بودند. شواهد ارزشمندی در باره ویژه گیهای قومی و انسان شناسی آنها از نقش برجسته های بیستون، تخت جمشید و نقش رستم بدست آمده است.  تشخیص مردمان آسیای مرکزی بر اساس لباس، کلاه و سلاح تقریبا ناممکن است. لباسهای انها بسیار مشابه بوده و عبارت بود از یک لباس کوتاه، کمربند پهن، شلوار های تنگ. تنها ساکاهای تیراخودای به دلیل داشتن کلاههای نوک تیز از این امر مستثنی بودند.

به نوشته هرودت، مساژت ها از کمان و نیزه استفاده می کردند. ولی اسلحه متداول بین آنها تبرزین بود و از مس برای ساختن تبرزین و سرنیزه و سرتیر استفاده مینمودند. کلاه و کمربند و حمایل خود را با طلا زینت می دادند اسپهای شان سینه بند های مسی داشتند. ولی افسار اسپهایشان را با طلا مزین میکردند. ساکاها دارای صنعت پیشرفته ای بودند و از چرخ سفالگری استفاده میکردند تولید اشیای هنری بسیار متداول بود. و نمونه های انها را از مجتمعهای گورستانی ساکایی این دوره بدست آورده اند که در موزیم ملی باستانی ساکایی کیف و شهر سمفروپل میتوان مشاهده کرد.

امپراطور هخامنشی در اوج قدرت خود در زمان داریوش اول خوراسیما، ساکا های تیگراخودا (یا ماساژت ها) سعد و ساکای ها را که در ورای سغد میزستند  ضمیمه خود کرده بود. در فهرست کشورهای که تسلط شاه بعد خشایارشاه ( 486 – 465 ق م) پذیرفته بودند. یعنی در کتیبه های تخت جمشید، شوش و نقش رستم از سه کشور اول نامبرده شده است. خوراسیما همراه با سغد و پارت و آریا شانزدهمین ساتراپ را تشکیل داده بود و 300 تالانت نقره به خزانه امپراطوری تحویل می دادند. پنجمین ساتراپ ساکاها بود که 250 تالانت نقره می پرداخت. ( یک تالانت نقره برابر به 34 کلوگرام است). از حضور خوراسیمای ها و ساکاها در نیپور وسایر شهرهای بابل اطلاعاتی ثبت کرده اند. خوراسیما و ساکاها در سیپار واقع بابل نامهای شناخته شده بودند. یک گروه سپاهی اعزامی از ساکاها جزو سپاهیان داریوش در جنگ ماراتون (490 ق م) شرکت کرده بود.

پیاده نظام سکایها د رجنگهای ترموپیل (480 ق م) و پلاته ( 479 ق م) شرکت داشتند.  پیکرکهای سفالی جنگجویان ساکایی با کلاه های نوک دارشان از حفریات محلات مختلف در آسیای مرکزی بدست آمده اند.

آن بخش از ساکاها  سوارکار ایران باستان که از آسیای مرکزی به غرب مهاجرت کردند نخست در ماورای حوزه بحیره کسپین مسکن گزین شدند ویکجا با مساژست ها آهسته آهسته آسیای مرکزی را ترک نموده  خانه و کاشانه خود را در سواحل رودخانه آمو در عقب گذاشتند و به سرزمین سمیرها گام برداشتند. در حوال 676 قبل میلاد با مانیان ها یکدست شدند علیه آسوریها حمله نمودند. آنها از اسیایی صغیر توسط ماد ها که بالای سرزمین فارس کنترول داشتند خارج رانده شدند و به سرزمین های  جنوب رودخانه دانیوب و دون برگشت نمودند. ساکاها مردمان جنگچو دلاوری بودند که گاهی به شرق  و گاهی به غرب کشور خود حمله میکردند. زنان ساکاها نقش مساویانه با مردان در جنگ ها داشتند مانندیکه زنان کردی در این اواخر  دوش با دوش مردان در جنگ علیه داعش برای نجات کوبانی نقش مساویانه از خود در تاریخ مبارزات و جنگهای رهای بخش تسجیل کردند. دیودرس مینویسد که زنان ساکاها هر گز در جنگ ها از مردان عقب نمی  .ماندند. او علاوه میکند تا زمانیکه زنان  سه مرد دشمن را از پادر نمی اوردند هرگز ازدواج نمیکردند

طبق نوشته ایسارهادون، آسوریها موفق شدند تا ساکا ها  را عقب بزنند.  اما منابع یونانی و هخامنشی موقعیت ساکاها را در نواحی رودخانه دنستر و دون گزارش میدهد.

در سال 514 ق م داریوش کبیر شاه فارس بالای ساکاها حمله ور شد و در سرزمین آنها رخنه کرد. طبق گزارش هرودوت، ساکاها تکتیک عقب نشینی را در پیش گرفتند و به ارتش داریوش مجال دادند تا بیشتر پیشروی کند. طبق گزارش هرودوت، داریوش تا به رودخانه والگاه پیش رفت.

از قرن پنجم الا قرن سوم قبل میلاد، ساکاها به شکوه و عظمت خود رسیدند. هرودت علاوه میکند که یونانی ها تفاوتی بین ساکاهای کوچک که در قلمروهای رمانیه و بلغاریای امروزی زندگی داشتند و ساکاهایکه در امتداد رودخانه دنیوب و دون یعنی شرق اکرائین بودباش مینمودند قایل بودند. ساکاها بنادر

Olvia, Chersonesos, Gorgippe, Cimmerion, Bospores

در کنترول داشتند و از این طریق ثروت فراوان بدست می آوردند. علاوتا ساکاها به کشاورزی مصروف بودند غله جات، گندم، مواشی، پنیر و سایر اقلام به یونان صادر مینمودند. سترابو مینگارد که اقوام ساکایی را شاه آنها آتایی متحد ساخت لیکن در اثر جنگی که با فلیپ دوم (359- 336 ق م)  امپراطور یونان براه انداخت کشته شد و امپراطوری او متلاشی گردید. قوم دیگر ایران تبار سرمت ها به مرور زمان جای انها را گرفت.

به حواله سترابو، ساکایهای کریمیا سلطنتی را تاسیس نمودند که حدود آن از کریمیا تا به بخش سفلای دنیپر امتداد یافته بود.

شاهان ساکا ، سکیلوروس و پالاکوس جنگهای را علیه امپراطور یونان میترودکتس شعله ور ساختند و پایتخت ساکاها شهر نیوپولس بود که در محل امروز شهر سمفروپل موقعیت داشت و بعدا اقوام گوت جرمن پایتخت آنها را  به ویرانه تبدیل کردند.

بطور عموم ساکا ها از چند گروپ اقوام بزرگ تشکیل شده بود. ساکاهای کشاورز در منطقه پالتاو بین دریای بوه و دریای دنیپر اقامت داشتند. در قسمت پایانی در یای بوه و نزدیک اولبیا ساکاهیا زندگی میکردند که به فرهنگ هلنی اراسته بودند. انها را بنام ساکاهای کالی پادار یاد میکردند. قسمت مرکزی دریا دنستر سرزمین قوم الازونی ساکا ها بود در شمال انها قوم دیگری بنام اروتیرس زندگی میکرد.

در قرن دوم قبل میلاد یک گروپ اقوام ساکاها که بنام سکاهای هندی یاد میشدند به باکتریا، سغدیانه و ارکوزیا مهاجرت کردند و شاه انها موویس نام داشت نخست در پنجاب و بعد کشمیر در سال 85 ق م متوطن گشتند و حکومت های محلی یونان هندی را تعویض نمودندد.

علی احمد کهزاد در باره سیتی ها (ساکاها) مینویسد: ” به اینترتیب قسمتی از سیتی ها که جانب غرب آسیا رسیده بودند، سیمریها را از جنوب روسیه دربین سالهای 770-750 قبل از میلاد کشیدند. یونانی ها آنها را در کتیبه های سکوتوی یادکرده و در منابع آشوری به نام اشکوزای  و اشکال دیگر یاد کرده اند. چینایها بنام سای و و داریوش اول هخامنشی بنام ساکا معرفی کرده است .

موسیو ” رونه گروسه” موضوع مهاجرت اقوام سیتی (ساکای) را چنین ترسیم میکند: “

در زمان مهاجرت های بزرگ هند و اروپائی بعضی قبائل آریائی که یکطرف با سیتی های اروپا و جانب دیگر با قبائل هند و ایرانی (کتله باختری )ارتباط و خویشاوندی داشتند، جلگه های جنوب روسیه را ترک داده چیزی بطرف کوه های اورال پراگنده شده و قسمتی هم بطرف سردریا رفته، بعد از عبور کوه های (تیان شان) وارد علاقه کاشغر شدند.  و از آنجا تمام ترکستان شرقی، وادی های کوکچه قره چار و توئن هوانگ را تا کان سوتصرف شدند و با خاک چین تصاد م پیدا کردند

خطر حملات مردمان بادیه نشین آسیای مرکزی برای امپراطوری فارس اهمیت جدی داشت. همه ملت های که یکی بدنبال دیگری در قلمرو فارس حکومت کردند یعنی مادها، فارس ها و پارت ها که در مجموع همتبار بودند نگرانی مشترکی داشتند. ساکاها در زمان داریوش به زبان هند اروپایی صحبت میکردند که قرابت نزدیک به زبان پارسی داشت.محل بودباش ساکاها از سواحل رودخانه دنیوب شروع میشد و به بحیره کسپین امتداد یافته بود. ساکا ها در حدود 28 سال بالای شرق نزدیک حاکمیت داشتندو حملات داریوش کبیر علیه ساکا ها در جهت تامین امنیت قلمرو امپراطوری خود بود. هرودوت لشکر کشی داریوش کبیر را علیه ساکا ها یکی از بزرگترین عملیات های نظامی در تاریخ میشمارد. تمام این لشکر کشی و تهاجمات در سرزمین امروزی اکرائین صورت گرفت و داریوش 720 هزار سرباز را برای سرکوبی ساکا ها تهیه دیده بود.

شاه ساکاها مرد نیرومندی بنام کاتزارین بود و او آگاهی کامل از هجوم ارتش داریوش به سرزمینش  داشت و هرگز نخواست با نیروهای داریوش روبرو شود. بلکه به جنگ های متحرک پارتیزانی دست میزد. داریوش به دشواری از رودخانه دانیوب و دون گذشت و به مناطق سرسبز جنگلزار رسید. داریوش با احتیاط جلو میرفت و از شبخون ساکاها خوف داشت. در اواسط ماه سنبله سال 512 قبل میلاد به شهر جلونوس رسید که از دور منظره ان بچشم میخورد شهر جلونوس بر فراز تپه ی بنا یافته بود. داریوش و سربازان او از مشاهده شهر بحیرت رفتند زیرا شهر عمارات مرتفع داشت و هر عمارت به  رنگ خاص داشت. رنگ های مختلف نمایانگر بودباش افوام و قبایل مختلف ساکاها بود که این عمارات به انها تعلق داشت. زمانیکه سربازان به شهر جلونوس ربروشدند شهر را سربازان زن ساکاها دفاع میکردند. داریوش از جنگ با زنان اجتناب ورزید به باور مورخین که ممکن است دلایل عمده آن باورها در دین مزدا پرستی باشد که در زمان کوروش وداریوش مردم ایران به ان اعتقاد داشتند.

دارویوش به سربازان خود امر کرد ، چونکه زنان سوارکار هستند اسپ شان را از پادرآورید. تا اینکه زنان پیاده شوند و آنگاه دستگیر گردند. بنابر بر مقاومت سرسخت زنان ساکایی و اجتناب استفاده سلاح سربازان داریوش علیه انها، جنگ طولانی تر گشت. تا اینکه سرانجام ارتش داریوش بزرگترین شهر ساکاها را تسخیر کرد. سربازان داریوش شهر را بویرانه تبدیل کرد و سرانجام شهر را ترک نمود.

پس از تخریب شهر جلونوس ، داریوش جانب شهر ولیی  (ولگاه) حرکت کرد که دومین شهر بزرگ ساکاها بود. باشندگان شهر ولیی آگاهی داشتند که دارویوش شهر را به آتش میکشد، آنها شهر تخلیه کردند و عمارات را به آتش کشیدند. مورخین معتقدند که داریوش از ترس حملات چریکی سربازان ساکاها تحت قرماندهی کاتزارین، راه  جنوب را در پیش گرفت تا خود را به دریای سیاه برساند. ارتش داریوش با دشواریهای زیاد در آغاز زمستان و قبل از باریدن برف وارد ( ماهیدشت ) شد. داریوش در سرزمین امروزی اکرایین روسیه با دشمن سرسخت روبرو گردید اما توانست تا پایان دوره زمامداری ، خود را از حملات ساکاها مصون دارد. اما هرودوت حملات داریوش کبیر را بنا بر شرایط جغرافیایی ناکام معرفی میکند یعنی اهدافی را که در پیش داشت بدست نیاورد. بلکه نیروهای خود را با هوشیاری از سرزمین ساکاها بیرون کشید. ساکاها تلاش کردند تا یونانیها را وادار نموده و راه برگشت ارتش داریوش را دشوار سازند. اما یونانی ها تعهد کرده بودند که در زمان راه پیمایی به سرزمین ساکاها علیه ارتش داریوش از عقب ضربه وارد نکنند.

در سرزمین امروزی اکرائین بویژه در مناطق جنوب و جنوب شرق آن کورگان ها (گورستان) زیاد موجود است که مربوط به مردمان ساکاها میباشد و هنوز بالای آنها کاوش علمی صورت نگرفته است. در چهار دهه اخیر تنها چند کورگان مورد کاوش باستان شناسان قرار گرفت که یکی هم کورگان شهرک ارجانیکدز میباشد و از آن قبلا یادآوری بعمل آمد. کورگان تولستایا موگیله در ارجانیکدز 8.6 متر ارتفاع و قطر آن 70 متر میباشد. به باور باستان شناسان در حدود دونیم هزار نفر در اعمار گورستان کار کرده بود و تقریبا 600 پارچه زیورات طلائی از آن بدست آمده که یکی شمشیر مرصع طلایی میباشد.

در میان آثار متعددی طلائی که از گورستان مذکور کشف شد یکی هم سینه پوش نیمه کروی است که بنام پکتوریال یاد میشود. البته پکتوریال کلمه لاتین است که علاوه برمحافظت سینه و گلو از اصابت ضربه نیزه و خنجر، نقش زیورآرائی را دارد و مختص به خانواده شاهان میباشد. این سنیه پوش با ظرافت هنری ویژه ی طرح گردیده، بدون تردید کار هنرمندان یونانی است. در نیم دایره اولی تصاویری از حیوانات کشیده شده که معرف زندگانی مالداری ساکاهاست. و تصاویر حلقه دومی، باورهای ساکاها به زندگی و مرگ  بازتاب میشود.

مازولفسکی، باستان شناسی که به کشف این اثار دست یافت و تحقیقات خود را روی مراسم تدفین شاهان ساکاها انجام میدهد، باور دارد که این اثر هنری سینه پوش ساکاها صدای از یک سمفونی بزرگی را یکجا با احساس عمیق فلسقی انعکاس داده است و این ترکیب نماینگر روحیه عالی مردمان ساکاها میباشد.

یونیفورم نظامی فرمانده جنگ سالار ساکاها از کورگان ( گورستان) دهکده گلادکیفشینه در نزدیکی آستان چرکاس کشف و در سال 1990 توسط شخصی بنام منژولین بازسازی گردید. سیمای آریائی مجسمه هرکولس یونان را تداعی میکند که بدون تاثیرات متقابل نیست.

در موزیم ملی باستانی تاریخی اکرایین آثار گرانبهای به نمایش گذاشته شده که از لحاظ قدامت تاریخی دارای اهمیت خاص است. از جمله ده تالار نمایشگاه ، تنها فرصت مشاهده سه تالار مربوط به ساکاها را داشتم بیشتر از سه ساعت را در بر گرفت. در اینجا به معرفی بعضی از این آثار اکتفا میکنم وبه کسانیکه به شهرکیف سفر میکنند مشاهده  موزیم ملی باستانی را در برنامه خود شامل سازند. از تاریخ ساکاها بمثابه یکی از اقوام ایرانی تبارمعلومات جامع حاصل خواهند کرد

Previous article From Balkh to Baghdad with the Barmakids: Transcending Cultures
Next article نام های برخی از ایزدان عصر کوشانی و اثرهای باقیمانده آن در ادب والسنه افغانستان

Compare products

{"one"=>"Select 2 or 3 items to compare", "other"=>"{{ count }} of 3 items selected"}

Select first item to compare

Select second item to compare

Select third item to compare

Compare